کد قالب کانون گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2418
بازدید دیروز : 1574
بازدید هفته : 5218
بازدید ماه : 19501
بازدید کل : 46256
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : جمعه 30 تير 1403

ایمان هیچ کس راستین نیست مگر...

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

 

این نیروی ایمان و مذهب است که در عمق وجدان انسان چنگ می‌اندازد و انسان را تسلیم عدالت و اخلاق می‌کند. عبادت برای این است که حیات ایمانی انسان تجدید بشود، تازه بشود، طراوت پیدا کند، قوّت و نیرو بگیرد. به هر اندازه که ایمان انسان بیشتر باشد، بیشتر به یاد خداست و به هر اندازه که انسان به یاد خدا باشد کمتر معصیت می‌کند. معصیت کردن و نکردن دایر مدار علم نیست، دایر مدار غفلت و تذکر است. به هر اندازه که انسان غافل باشد یعنی خدا را فراموش کرده باشد، بیشتر معصیت می‌کند و به هر اندازه که خدا بیشتر به یادش بیاید کمتر معصیت می‌کند

 

آزادی معنوی(صفحه95)

*************************

نوشته‌اند پیغمبر اکرم در مدینه از محلی عبور می‌کرد. گروهی از جوانان مشغول زورآزمایی بودند به این ترتیب که سنگ بزرگی را بلند می‌کردند (مثل اینهایی که هالتر برمی‏‌دارند) تا ببینند چه کسی بهتر می‌تواند آن را بلند کند. این هم مثل همه مسابقات احتیاج به داور دارد، چون گاهی دو نفر وزنه را نزدیک به یکدیگر برمی‌‏دارند. وقتی پیغمبر اکرم آمد از آنجا بگذرد، جوانان گفتند هیچ داوری بهتر از پیغمبر نیست: یا رسول الله! شما اینجا بایستید و میان ما داوری کنید که کدام‌یک از ما بهتر وزنه را بلند می‌کنیم. پیامبر صلی الله علیه و آله قبول کرد. آنها مشغول شدند. آخر کار، پیغمبر فرمود: می‌خواهید بگویم از همه شما قوی‌تر و نیرومندتر کیست؟ بله یا رسول الله! فرمود: از همه قوی‌تر و نیرومندتر آن کسی است که وقتی به خشم می‌آید، خشم بر او غلبه نکند بلکه او بر خشمش غلبه کند، و خشمْ او را در راهی که رضای خدا نیست نیندازد، بر خشم خودش مسلط شود؛ و آنگاه که از چیزی خوشش می‌آید، آن خوش آمدنْ او را به غیر رضای خدا نیندازد و بتواند بر رضای‏ خودش، بر میل و رغبت خودش مسلط شود

 

آزادی معنوی ص237

از نظر زمانی، ما در یک قطعه مخصوصی از زمان قرار گرفته‌ایم. کسانی که قبل از ما بوده‌اند از ما جدا هستند و آنهایی هم که بعد از ما خواهند آمد از ما جدا هستند. معمولًا هر کسی حداکثر پدر و پدربزرگ خودش را دیده است ولی پدرِ پدربزرگ خودش و بالاتر را ندیده است و اغلب اشخاص اسمشان را هم نمی‌دانند چیست، غیر از سادات عظام که آن هم به افتخار سیادت، نسب خودشان را حفظ می‌کنند و چه افتخار بزرگی است. دیگرِ مردم اساساً [سلسله نسب‏] خود را نمی‌دانند. هر کس دلش می‌خواهد بداند مثلًا جد پنجم او چه کسی بوده و کجا زندگی می‌کرده و چگونه انسانی بوده است ولی نمی‌داند. به طریق اولی‏ انسان در مورد نسل آینده خود نمی‌داند که آیا نوه او و نوه پسر او و نوه نوه او به دنیا خواهند آمد یا نه و اگر به دنیا می‌آیند چگونه انسانهایی خواهند بود؟ هیچ یک را انسان نمی‌داند؛ در قطعه‏‌ای از زمان قرار گرفته است، هم جداست از گذشتگان و هم جداست از آیندگان.
اما قیامت «یوم‏ الجمع» است. اولین و آخرین در یک جا و در یک ظرف گرد می‌آیند و دیگر مسئله‌ زمان در آنجا به شکلی که در دنیا مطرح است مطرح نیست و نیز مسئله‌ مکان به شکلی که در دنیا مطرح است در آنجا مطرح نیست. در دعاهای ماه رمضان، یکی از دعاهای سحر این است: «وَ إذا جَمَعْتَ الْاوَّلینَ وَ الْآخِرینَ یوْمَ ‏الْقِیامَةَِ ارْحَمْنا» خدایا! آنگاه که اولین و آخرین را در قیامت گرد می‌آوری به ما ترحم بفرما!

 

آشنایی با قرآن، ج 7(صفحه171)

**********************

بزرگترین برنامه انبیاء آزادی معنوی است. اصلاً تزکیه نفس یعنی آزادی معنوی: قَدْ افْلَحَ مَنْ زَکیها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّیها «1». و بزرگ‌ترین خسران عصر ما این است که همواره می‌گویند آزادی، اما جز از آزادی اجتماعی سخن نمی‌گویند؛ از آزادی معنوی، دیگر حرفی نمی‌‏زنند و به همین دلیل به آزادی اجتماعی هم نمی‌رسند. در عصر ما یک جنایت بزرگ که به صورت فلسفه و سیستم‌های فلسفی مطرح شده است این است که اساساً درباره انسان، شخصیت انسانی و شرافت معنوی انسان هیچ بحث نمی‌کنند؛ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ روحی‏ فراموش شده است، می‌گویند اصلاً چنین چیزی وجود ندارد

   آزادی معنوی ص 37

**********************

حکمای الهی معتقدند که نفس انسان مادامی که در دنیا هست نه می‌تواند لذات و بهجتهای معنوی را در حدی که هست درک کند چونهمان توجهش به بدن گویی یک حالت تخدیری در او ایجاد می‌کند؛ کاملًا باید از بدن آزاد باشد تا آن لذت و بهجت معنوی را در آن حد خودش درک کند؛ و نه می‌تواند آلام معنوی و روحی را در حدی که هست درک کند، باز به واسطه همین اشتغال به بدن. آنها معتقدند همین‏قدر که انسان می‏‌میرد و روح انسان از این اشتغال تدبیری آزاد می‌شود، به باطن ذات خودش مراجعه می‌کند، یعنی او هست و باطن ذات خودش. اگر ملکاتی که کسب کرده است ملکات فاضله باشد، خصلتهایی که به دست آورده است خصلتهای عالی و روحانی و معنوی باشد، برای او بهجتی دست می‌دهد. مثلًا وقتی که به برزخ منتقل می‌شود اگر آن قسمت برزخش باغی از باغهای بهشت باشد (الْقَبْرُ امّا رَوْضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ اوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّیرانِ) به او لذت و بهجتی دست می‌دهد که نمونه‌اش را در دنیا هرگز احساس نکرده و نمی‌توانسته احساس کند و محال بوده که او در این دنیا احساس نماید. (بعد در جای خودش عرض می‌کنم افراد استثنایی چگونه هستند.) و اما اگر برعکس، به عذابهای خودش، به آن ملکات پست و عقده‌ها و کینه‏‌ها و کبرها و حسدها و عنادها و شرکها برگردد آنوقت یک درد و المی احساس می‌کند که هرگز نمونه‌اش را در دنیا احساس نکرده است.

آشنایی با قرآن، ج 9 (صفحه83)
 
**********************

قرآن در باب روزه می‌گوید: یا ایهَا الَّذینَ امَنوا کتِبَ عَلَیکمُ الصِّیامُ کما کتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبلِکمْ لَعَلَّکمْ تَتَّقونَ‏  ای مردم باایمان، برای شما روزه فرض شده است همچنان که برای پیشینیان شما فرض شده بود، چرا؟ قرآن فلسفه را هم ذکر می‌کند: لَعَلَّکمْ تَتَّقونَ‏ برای اینکه در شما روح تقوا و ملکه تقوا پیدا بشود. ملکه تقوا یعنی چه؟ یعنی‏ تسلط بر نفس

 

آزادی معنوی (صفحه49)

********************

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: معنوی
برچسب‌ها: دانستنیهای جالب